
بنام اهورا که هرچه دارم از اوست
بغض کن نخند فقط بغض ....
چوون گناه هرچی که گذشت به گردن ما بود و هست از ما اگر بتی شکست بت های تازه جاش نشست ...
گیرم که در باورتان به خاک نشستم
و ساقه های جوانم
با ضربه های تبرهاتان زخم بست
باریشه چه می کنید ؟
گیرم که بر سر این بام
بنوشسته پرنده ای در کمین
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟
گیرم که می زنید
گیرم که می برید
گیرم که می کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید ؟
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: (بغض ),
